آگهی پس نما |
نوعی آگهی که در پشت صفحه وب قرا رمی گیرد و به محض خروج کاربر از صفحه ، پیش روی کاربر ، ظاهر می شود. |
pop-underadvertisement |
ابرمتن |
متنی که شامل ابر پیوندهاست و به کاربر اجازه می دهد به سادگی از متنی به متن دیگربرود . |
hypertext |
ارتباطات داده ای |
ارسال و دریافت داده ها که غالباً شامل عملیاتی چون رمزبندی و رمزگشایی و اعتبار سنجی است. |
data communications |
ارتباط داده ای |
گونه ای از ارتباطات که با انتقال داده ها صورت می گیرد . |
data communication |
ارسال |
فرمانی برای فرستادن پیام نگار تازه . |
send |
ارسالی |
مکانی برای نگهداری پیام نگارهایی که قرار است فرستاده شود . |
outbox |
ازنو |
یکی از گزینه های نوار انتخاب (menu bar) که باعث تکرار آخرین فرمان اجرا شده می شود . |
redo |
استاندارد رمزبندی داده ها |
الگوریتمی برای رمزبندی یا رمزگشایی داده ها با استفاده از جدول رمز 64 بیتی |
data encryption standard ,DES |
رمز |
رمزی برای شناساندن کاربر به سیستم رایانه ای تا کاربر بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد . |
password |
اکتشاف داده ها |
فرایند جستجو و تحلیل مقدماتی یک دادگان برای تعیین محتوای اطلاعاتی آن . |
data exploration |
امضای الکترونیکی |
رمزی متشکل از ترکیبی از نویسه ها که برای احراز هویت فرستنده پیام در مبادلات الکترونیکی به کار می رود . |
electronic signature |
انتقال داده ها |
جابه جایی داده ها در میان رایانه ها یا در سطح یک شبکه مخابراتی . |
data transmission |
ایست |
یکی از گزینه های نوار ابزار (tool bar) که برای متوقف کردن عمل در حال انجام به کار می رود . |
stop |
باز آوردن |
1- تکرار کردن یک عمل که در نهایت منجر به بازسازی یا
احیای ویژگیهای آن می شود |
refresh |
بازپیکر بندی |
تکرار فرایند پیکر بندی . |
reconfiguration |
بازکردن |
یکی از زیر گزینه های پرونده که برای گشودن پرونده موجود به کار می رود . |
open |
با واسط ، بامیانا |
مجموعه ای که مجهز به یک میانا برای ایجاد ارتباط با محیط بیرون باشد . |
interfaced |
ببر و بچسبان |
جدا کردن یک شی ء یا مطلب از یک جا و قرار دادن آن در جای دیگر . |
cutand paste |
بخش بندی داده ها |
تقسیم مجموعه ای از داده ها به چند زیر مجموعه برای اعمال فرایند های خاص روی آنها . |
data sectioning |
برخط |
وضعیت یا حالت وصل بودن به رایانه مرکزی . |
on – line |
بردار و بچسبان |
رونوشت برداشتن از شیئی یا مطلبی از یک جا و قرار دادن آن در جای دیگر . |
copy and paste |
برش ، بریدن |
جدا کردن قطعه ای از متن یا نگاره برای حذف یا جا به جایی آن . |
cut |
برنما |
نوعی آگهی که معمولاً به صورت مستطیل ثابتی در جاهای معینی از صفحه وب نمایان می شود . |
banner |
برون برد |
یکی از زیر گزینه های پرونده که برای ارسال یک پرونده همراه با تغییر قالب از نرم افزار جاری به نرم افزاری دیگر به کار می رود . |
export |
برگردانی داده ها |
تغییر رمزبندی داده ها از صورتی به صورت دیگر . |
data conversion |
برو |
یکی از گزینه های نوار ابزار (tool bar) که دستور رفتن به نشانی تعیین شده را می دهد. |
go |
برون خط |
وضعیت قطع ارتباط از رایانه مرکزی. |
off – line |
برون نت |
تعدادی درون نت به هم پیوسته که معمولاً از نظر موضوع سنخیت دارند. |
extranet |
بزرگراه اطلاعاتی |
مسیر عمده تبادل اطلاعات میان سامانه های مختلف ، معمولا در اینترنت ، با سرعت بالا . |
information highway |
بستک |
زیر مجموعه ای از یک پیام کامل که با شناسایی آن می توان مسیر پیام را مشخص کرد. |
packet , datagram |
بستن |
یکی از زیر گزینه های پرونده که برای پایان دادن به کار با پرونده جاری به کار می رود . |
close |
بسته |
مجموعه ای از برنامه های معین برای دستیابی به هدف ویژه . |
package |
بیشینه سازی |
عمل بیشینه کردن . |
maximization |
بیشینه کردن |
تبدیل اندازه پنجره به بزرگترین حد آن ، که معمولا تمام پرده را در بر می گیرد . |
maximize |
پایگاه |
جایی که تعدادی رایانه در کنار یکدیگر مورد استفاده کاربران قرار می گیرد . |
site |
پردازش برخط |
حالتی از پردازش که در آن خط ارتباطی بین کاربر و سامانه وصل باشد . |
on-line processing |
پردازش برون خط |
حالتی از پردازش که در آن خط ارتباطی بین کاربر و سامانه قطع باشد . |
off-line processing |
پردازش دسته ای |
پردازش یکجای گروهی از داده ها به جای پردازش تک تک آنها |
batch processing |
پردازش فرمان |
پذیرش و کار کردن با فرمانها در تمامی خطوط فرمان . |
command processing |
پرونده داده ها |
پرونده ای حاوی داده های معین در قالب متن یا اعداد یا تصاویر نگاره ای . |
data file |
پرونده دسته ای |
پرونده ای حاوی فهرستی از فرمانهای سیستم عامل که پشت سر هم و به ترتیب اجرا می شوند . |
batch file |
پشتیبان ، پشتیبانی گرفتن |
تهیه نسخه ای از داده ها برای استفاده در مواردی که نسخه اصلی آسیب دیده باشد . |
back up |
پنجره |
محدوده ای مستطیل شکل در پرده که نماینده کار معینی است . |
window |
پنجره بندی |
تقسیم یک صفحه به مجموعه ای از پنجره ها . |
windowing |
پوشیده خوانی داده ها، پوشیده خوانی،واپوشیده سازی1 |
فرایند تبدیل داده های درهم و پوشیده به داده های روشن . |
data deciphering , deciphering |
پوشیده خوانی شده ، واپوشیده |
ویژگی آنچه تحت فرایند پوشیده خوانی قرار گرفته باشد . |
deciphered |
پوشیده ساختن |
مغشوش کردن و درهم کردن داده ها یا تبدیل آنها به رمز به نحوی که معنای داده برای گیرنده غیر مجاز قابل درک نباشد . |
encipher |
پیام ساز |
منشاء اصلی تولید یا مبداء ارسال داده پیام . |
originator |
پیشکار1 |
کارسازی که بین کارخواه و کارساز اصلی قرار می گیرد و وظیفه آن تسریع ، تسهیل و محدود کردن دستیابی به برخی پرونده ها یا پایگاههاست . |
proxy server , proxy |
پیش نویس |
نامه ای که پیش از ارسال آماده شده باشد ، مجازا ، محل نگهداری آنها . |
draft |
پیکربندی |
مجموعه واحدهای سخت افزاری یا برنامه های نرم افزاری خاصی که سیستم رایانه ای را تشکیل می دهد . |
configuration |
پیکربندی شده |
وضعیت یک سامانه پس از پیکربندی . |
configured |
پیوست |
پرونده ای که به همراه پیام نگار فرستاده یا دریافت می شود . |
attachment |
پیوند |
مسیر یا مجرای ارتباط دهنده دو جزء نرم افزار یا سخت افزاری . |
link |
پیوند دادن |
ارتباط دادن دو جزء نرم افزاری یا سخت افزاری . |
link |
پیوند ده |
عامل یا عنصر یا جزئی که وظیفه پیونددهی را به عهده دارد . |
linker |
پیوند دهی |
فرایند یا عمل ارتباط دادن دو جزء نرم افزاری یا سخت افزاری . |
linking |
پیوندی |
1- عنصر یا جزئی که پیوند در آن رخ داده باشد 2- حالت ایجاد شده پس از پیوند |
linkage |
پیش نمای چاپ |
یکی از زیر گزینه های پرونده که عین صفحه چاپی را پیش از چاپ در معرض دید کاربر می گذارد . |
print preview |
تجهیزات ارتباط داده ای |
تجهیزاتی در شبکه ارتباطی که ارسال و دریافت داده ها را ممکن می سازد . |
data communication equipment |
تحلیل داده ها |
فرایند به کار بستن سامانمند روشها و فنون آماری و منطقی برای توصیف و خلاصه سازی و مقایسه داده ها . |
data analysis |
تفسیر |
فرایند ترجمه و اجرای خط به خط (یک خط در هر مرحله ) گزاره های زبان مبداء . |
interpretation |
تقلب رایانه ای |
هر نوع دستکاری در سامانه های رایانه ای برای سوء استفاده یا فریبکاری . |
computer fraud |
تلفن اینترنتی |
مبحث و دانش و فن برقراری تماس تلفنی از طریق اینترنت . |
internet telephony |
تمام پرده |
اندازه ای از پنجره که کل پرده را اشغال کرده باشد . |
full screen |
ثبت |
فرایند ذخیره سازی اطلاعات مربوط به رویدادهای یک شبکه همراه با ثبت جزئیات آن برای روشن شدن جزئیات فعالیتهای یک سامانه . |
logging |
ثبت کردن |
ثبت فعالیتهای یک رایانه یا کاربر برای استفاده مدیریت سیستم . |
log |
ثبت نام دامنه |
فرایند تخصیص نام دامنه ای جدید و خاص به مالک یا خریدار . |
domain name registration |
جاری سازی داده |
انتقال داده های دوگانی به صورت زنجیره ای پیوسته . |
data streaming |
جانمایی صفحه کلید |
تعیین جایگاه کلید حروف و نشانه ها روی صفحه کلید . |
keyboard layout |
جریان داده |
زنجیره ای پیوسته از داده های دوگانی در حال انتقال . |
data stream |
جست و جوگر |
کسی که عمل جست و جو را ، به ویژه در محیط وب ، انجام می دهد . |
searcher |
جویشگر |
نرم افزاری برای جست و جو در محیطهایی مانند اینترنت که در آنها حجم داده ها بسیار زیاد است . |
search engine |
جهان وب |
یکی از محیط های خدماتی اینترنت که امکانات چند رسانه ای برای دستیابی به اطلاعات را در اختیار کاربر قرار می دهد . |
world wide web,www |
چاپ ، چاپ کردن |
یکی از زیر گزینه های پرونده که برای چاپ پرونده مورد نظر به کار می رود . |
|
چکیده سازی داده ها |
کاهش پهنای باند و هزینه و زمان و شمار عناصر داده ای برای ایجاد و ارسال و ذخیره سازی ، بدون از دست دادن اطلاعات اصلی که با از میان بردن حشو و زوائد یا استفاده از رمزگذاری ویژه انجام می شود . |
data compaction |
حفاظت داده ها |
محافظت از اطلاعات سامانه در برابر دستیابی غیر مجاز به داده ها و تغییر عمدی یا سهوی آنها به دلیل خطاهای کاربری و خرابیهای رایانه ای . |
data protection,data safe keeping |
حفظ ، حفظ کردن |
یکی از زیر گزینه های پرونده که برای ذخیره کردن شکل موجود پرونده همراه با تغییر نام یا جای آن در حافظه به کار می رود . |
save |
حفظ با نام |
یکی از زیر گزینه های پرونده که برای ذخیره کردن شکل موجود پرونده همراه با تغییر نام یا جای آن در حافظه به کار می رود . |
save as |
خوشه بندی داده ها |
دسته بندی مجموعه ای از داده ها براساس روابط آنها . |
data clustering |
دادگان |
مجموعه ای از داده های ذخیره شده تحت کنترل یک مدیریت متمرکز که معمولا مورد استفاده چندین کاربر به طور هم زمان و اشتراکی باشد . |
database,DB |
دادگان منتشر شده |
دادگانی که اطلاعات به دست آمده از آن با استفاده از نشر رومیزی با فناوری اینترنت و با هدف تولید گزارش در اختیار عموم قرار گرفته باشد . |
published database |
داده ، داده ها |
اعداد و متن و مانند آن که می توان آنها را به شکل خاصی مرتب کرد تا امکان ذخیره سازی و پردازش آنها به وسیله رایانه فراهم شود . |
data |
داده انبار |
مجموعه ای از نرم افزارها که برای گردآوری و پیرایش و تبدیل و ذخیره سازی داده ها با هدف تحلیل اطلاعات سازمان دهی شده باشد . |
data warehouse |
داده بان |
مسئول گردآوری و نگهداری داده ه |
data custodian |
داده بانی |
مسئولیت گردآوری و نگهداری داده ها . |
data custodianship |
داده پیام |
هر نوع پیام که به شکل داده های رقمی با وسایل الکترونیکی یا نوری یا فناوریهای جدید اطلاعات تولید ، ارسال ، دریافت ، ذخیره یا پردازش می شود. |
data message |
داده پیرایی |
فرایند تصحیح خطاهای داده ای در مجموعه ای از داده ها ، برای بالا بردن کیفیت داده ها با توجه به اهداف خاص . |
data cleansing |
داده روشن |
نسخه ای از پیام یا داده که علاوه بر طرفهای مجاز برای کاربران دیگر نیز مفهوم باشد . |
clear data |
داده زایی |
فرایندی که در آن ، داده ها براساس مجموعه ای از خصوصیات از پیش تعریف شده تولید شوند . |
data generation |
داده شار |
جا به جایی داده ها از نقطه ای در یک مجموعه اطلاعاتی به نقطه ای دیگر . |
data flow |
داده کاوی |
استخراج اطلاعات با الگوهای خاص ، از حجم زیادی از داده های ذخیره شده . |
data mining |
داده گاه1 |
دادگانی که برای نگهداری مجموعه هایی مختصر از داده ها طراحی شده باشد تا مدیران بتوانند آنها را بازیابی و تحلیل کنند . |
data mart |
داده نامه |
مجموعه ای سازمان یافته از اطلاعات مربوط به تعریف و ساختار و کاربرد داده ها در یک سامانه . |
data dictionary |
داده های استخراجی |
داده هایی خاص که از یک پرونده داده ای جدا و بیرون کشیده شده باشد . |
extracted data |
داده های باز نموده |
داده های ارائه شده در قالبهایی چون نمودار و جدول و اعداد . |
represented data |
داده های برگردان شده |
داده هایی که رمزبندی آنها از صورتی به صورت دیگر تغییر یافته باشد . |
converted data |
داده های پیراسته |
داده هایی که خطاهای آنها تصحیح و کیفیت آنها با توجه به اهداف خاص بالا برده شده باشد . |
cleansed data |
داده های چکیده |
داده هایی که تحت فرایند چکیده سازی قرار گرفته باشند . |
compact data |
داده های حفاظت شده |
اطلاعاتی در یک سامانه که در برابر دستیابی غیر مجاز به داده ها و تغییر عمدی یا سهوی آنها به طور ناخواسته یا به دلیل خطاهای کاربری و خرابیهای رایانه ای محافظت شده باشد . |
protected data |
داده های خوشه بندی شده |
داده هایی که براساس روابط بین آنها دسته بندی شده باشند . |
clustered data |
داده های دیداری سازی شده ، داده های دیداری |
اطلاعات عددی و متنی که به قالب نگاره ای تبدیل شده باشد . |
Visualized data |
داده های ردگیری شده |
داده هایی که دریافت و در جایی دیگر به کار گرفته یا نمایش داده شده باشد . |
tracked data |
داده های رده بندی شده |
مجموعه ای از داده ها که براساس ویژگیهایشان دسته بندی شده باشند . |
classified data |
داده های رسانده |
داده هایی که از جایی به جای دیگر منتقل شده باشد . |
transferred data |
داده های رمزبندی شده |
داده های تغییر داده شده ای که برای اشخاص یا طرفهای غیر مجاز مفهوم نباشد . |
encrypted data |
داده های شخصی |
داده های متعلق به شخص حقیقی مشخص و معین . |
private data,personal data |
داده های فشرده |
داده هایی که با رمزبندی به روشی خاص فضای کمتری را به خود اختصاص دهند . |
compressed data |
داده های گرداوری شده |
داده هایی که از منابع متفاوت و پراکنده جمع آوری شده باشد . |
collected data |
داده های گروبندی شده |
مجموعه ای از داده ها که بر اساس کاربرد و کارکردشان دسته بندی شده باشد . |
grouped data |
داده های وارد شده |
داده هایی که به یک سامانه اطلاعاتی وارد شده باشد. |
entered data |
داده پوشیده |
داده ای روشن که تبدیل به رمز شده باشد و معنای آن برای گیرنده غیر مجاز قابل درک نباشد . |
enciphered data |
درگاه |
وب گاهی که به طور عمده راه ورود به پایگاه های دیگر را فراهم سازد . |
portal |
درون برد |
یکی از زیر گزینه های پرونده که برای آوردن یک پرونده همراه با تغییر قالب از نرم افزاری دیگر به درون نرم افزار جاری به کار می رود . |
import |
درون نت |
شبکه ای که خدمات مشابه خدمات اینترنت را در داخل یک سازمان فراهم می کند ، درون نت ممکن است به اینترنت نیز متصل باشد . |
intranet |
دریافت |
فرمانی برای دریافت پیام نگارهای تازه . |
receive |
دریافتی |
مکانی که پیام نگارهای رسیده در آن نگهداری می شود . |
inbox |
دسته |
چند برنامه یا فرمان که به صورت یک گروه پردازش شود . |
batch |
دور آموزی |
نوعی نظام آموزشی که در آن آموزش به صورت غیر حضوری و از راه دور انجام می شود . |
tele-education |
دورکاری |
هر نوع کاری که خارج از محیط کار اصلی انجام شود و در طی آن ارتباط کارمند و کارفرما ، از طریق اینترنت و از راه دور فراهم شود . |
telework |
رتبه بندی داده ها |
مشخص کردن رتبه یک یک داده ها براساس اهمیت نسبی آنها در یک زیر مجموعه معین . |
data ranking |
رخنه کردن |
دست یافتن غیر مجاز به داده ها در رایانه ، معمولا به قصد تخریب یا سوء استفاده . |
hack |
رخنه گر |
کسی که از رایانه برای دستیابی غیر مجاز به داده ها و معمولا به قصد تخریب ، بهره می گیرد ، این واژه ابتدا به معنی کاربر جدی و مشتاق رایانه به کار می رفت . |
hacker |
رخنه گری |
عمل استفاده از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به داده ها و معمولا به قصد تخریب یا سوء استفاده ، به ویژه در شبکه ها . |
hacking |
ردگیری داده ها |
فرایند دریافت یا به کارگیری داده ها یا نمایش آنها در جایی دیگر . |
data tracking |
رده بندی داده ها |
برنامه ای برای دسته بندی مجموعه ای از داده ها براساس ویژگیهای آنها . |
data classifier |
رساننده خدمات کاربری ، رخک |
کار ساز مستقلی که توزیع و مدیریت نرم افزاری را بر عهده دارد . |
Application Service Provider , ASP |
رساننده سرویس اینترنتی ، رسا |
سازمان یا شرکتی که دسترسی به خدمات اینترنتی را برای کاربران رایانه فراهم می سازد . |
Internet Service Provider , ISP |
رمز ، شناسه ، کد |
آرایش نمادین داده ها یا دستورالعملها در یک برنامه رایانه ای . |
code |
رمزبندی |
فرایند تغییر دهی اطلاعات به صورتی که برای اشخاص یا طرفهای غیر مجاز نامفهوم باشد . |
encryption |
رمز بندی داده ها |
فرایندی که در آن ، داده ها به دلایل امنیتی رمزبندی شوند . |
data encryption |
رمز بندی شده |
ویژگی اطلاعاتی که به صورت تغییر داده شده باشد که برای اشخاص یا طرفهای غیر مجاز مفهوم نباشد . |
encrypted |
رمزبندی کردن |
تغییر دادن اطلاعات به نحوی که برای اشخاص یا طرفهای غیرمجاز نامفهوم باشد . |
encrypt |
رمز شناختی |
مربوط به رمز شناسی . |
cryptological |
رمزشناس |
متخصص علم رمزشناسی . |
cryptologist |
رمزشناسی |
شاخه ای از دانش که به تبادل اطلاعات و ارتباطات محرمانه در شبکه های رایانه ای می پردازد . |
cryptology |
رمزگشایی داده ها ، رمزگشایی |
فرایند تبدیل داده های رمزبندی شده به داده های روشن . |
data decryption , decryption |
رمزگشایی شده |
ویژگی اطلاعات یا داده های رمزبندی شده ای که به اطلاعات یا داده های روشن تبدیل شده باشند . |
decrypted |
رمزگشایی کردن |
تبدیل کردن داده های رمزبندی شده به داده های روشن . |
decrypt |
رمزنگار |
فرد رمزگشای ماهر در تحلیل کدها و رمزنگاشتها . |
cryptographer |
رمزنگاری |
فرایند تبدیل اطلاعات به الگوریتمی خاص برای جلوگیری از افشای آن . |
cryptography |
رمزنگاشت |
پیامی که به صورت محرمانه و مخفی درآمده باشد . |
cryptogram |
روش امن |
روشی برای ایجاد ایمنی در تبادل داده ها . |
secure method |
رونوشت برداشتن ، رونوشت |
قرار دادن قطعه ای از متن یا نگاره در حافظه موقت برای استفاده در مکانی دیگر . |
copy |
رونوشت محرمانه |
نسخه دیگری از پیام نگار که برای شخص دیگری غیر از گیرنده اصلی فرستاده می شود ، بی آنکه گیرنده اصلی آگاه شود . |
blind carbon copy , bcc |
رهیاب |
ابزاری ، معمولا رایانه ای اختصاصی که ، برای پیوند دادن دو شبکه به کار می رود ، بسته (packet) های داده ها را دریافت و مقصد آنها را مشخص می کند و آنها را به شبکه ای که برایشان در نظر گرفته شده است ، منتقل می سازد . |
router |
زبان همگذاری |
زبان برنامه نویسی سطح پایین و نمادین که در آن دستورها با اسامی کوتاه و یاد آور (mnemonic) نوشته می شود . |
assembly language |
زیرساخت |
مجموعه عناصر پایه ای لازم برای انجام یک فعالیت یا ایجاد یک سیستم . |
infrastructure |
زیرساختی |
مربوط به زیر ساخت . |
infrastructural |
ساختار داده ها |
1- مجموعه ای از عناصر یا اقلام داده ای (data element) که حکم یک واحد را داشته باشد . 2- آرایش منطقی داده ها به نحوی که بتوان از آنها برای مدیریت داده ها در یک سامانه استفاده کرد . |
data structure |
سامانه مدیریت دادگان ، سامد |
سامانه ای برای پشتیبانی از ایجاد و دستیابی ونگهداری و کنترل دادگان و تسهیل اجرای برنامه های کاربردی با بهره گیری از داده های این دادگان . |
database management system , DBMS |
سرپرست دادگان |
متخصصی دارای دانش کامل در مدیریت و طراحی و بهینه سازی و فعال سازی دادگان . |
database administrator |
سرپرست داده ها |
شخص یا برنامه ای که وظایف مربوط به گردآوری و درونداد و ذخیره سازی و پردازش داده ها در سامانه اطلاعات یک سازمان را برعهده داشته باشد . |
data administrator |
سرپرستی دادگان |
وظیفه یا مسئولیتی که سرپرست دادگان برعهده دارد . |
database administration |
سرپرستی داده ها |
انجام وظایف مربوط به گردآوری و درونداد و ذخیره سازی و پردازش داده ها در سامانه اطلاعات یک سازمان . |
data administration |
سیستم اطلاعاتی |
سامانه رایانه ای برای جمع آوری و سازماندهی و تولید و ذخیره و بازیابی و اشاعه اطلاعات . |
information system |
سیستم اطلاعاتی امن |
سامانه ای اطلاعاتی که در برابر سوء استفاده و نفوذ ، محفوظ و دارای سطح معقولی از قابلیت دسترسی باشد . |
secure information system |
شبکه ارتباط داده ای |
شبکه ای جهانی که امکان انتقال سریع و به صرفه پیغامها و اطلاعات الکترونیکی را به کاربران می دهد . |
data communication network |
شناسه کاربر |
شناسه ای که با آن کاربر به سیستم رایانه ای معرفی می شود . |
user ID |
صفحه وب |
صفحه ابرمتنی که با نشانی خاص در اینترنت ارائه شود . |
web page |
فراداده |
مجموعه گسترده ای از اطلاعات در باره چگونگی توصیف و کاربرد داده ها . |
metadata |
فشرده سازی داده ها |
روشی برای رمزبندی داده ها به نحوی که داده ها فضای کمتری به خود اختصاص دهند . |
data compression |
فناوری اطلاعات ، فا |
, اصطلاح عام ناظر بر تمام فنونی که در آنها از رایانه و فناوری ارتباطات برای ایجاد ، ذخیره سازی ، نمایش ، تبادل و مدیریت اطلاعات استفاده می شود . |
IT information technology |
فناوری اطلاعات و ارتباطات ، فاتا |
مجموعه فعالیتهای مرتبط با مخابرات و اطلاعات که در آن فناوری پردازش اطلاعات نقش یاری دهنده در تحقق اهداف مخابراتی دارد . |
information and communication technology , ICT |
فهرست پیوندی |
فهرستی از اقلام داده ای که هریک از آنها دارای شناسه ای برای تعیین جای هر قلم داده در فهرست باشد . |
linked list |
قاپ بی نام |
قاپی عمومی که امکان دسترسی به ان برای همگان یکسان باشد . |
anonymous FTP |
قاپ کردن |
انتقال رایانه ای یک پرونده با قرارداد انتقال پرونده . |
file transfer protocol , FTP |
قاپگاه |
وب گاهی که به عنوان بستر قاپ از آن استفاده شود . |
FTP site |
قالب |
ساختار تعریف شده برای ذخیره سازی یا پردازش داده ها . |
format |
قالب بندی |
سازمان دهی اطلاعات مطابق با مشخصات از پیش تعیین شده و معمولا برای پردازش رایانه ای . |
formatting |
قالب متنی |
قالبی که در آن داده ها با نویسه های الفبایی عددی و معمولا به صورت واژه و جمله و بند ارائه می شوند. |
text format |
قرارداد انتقال پرونده ، قاپ |
قراردادی برای انتقال پرونده از رایانه ای به رایانه دیگر در شبکه های رایانه ای . |
File transfer protocol , FTP |
کاربر |
استفاده کننده از رایانه . |
user |
کاربرپسند |
ویژگی نرم افزار یا سخت افزاری که کار کردن با آن یادگیری استفاده از آن ، برای کاربران تازه کار یا بی تجربه ، ساده و آسان باشد . |
user – friendly |
کارخواه – کارساز |
سیستمی که در آن کارخواه درخواستی برای کارساز می فرستد و کارساز آن درخواست را پردازش می کند و نتیجه را به کارخواه باز می گرداند . |
client-server |
کارساز دادگان ، کارداد |
رایانه ای کارساز که به امور مربوط به ارتباط مداوم با دیسک یا نوارخانه داده ها می پردازد . |
database server |
کاشف داده ها |
برنامه ای که یک دادگان را جست و جو و تحلیل مقدماتی کند تا محتوای اطلاعاتی آن تعیین و معمولا دیداری سازی شود . |
data explorer |
کدبند |
شخص یا برنامه یا نرم افزار یا دستگاه تبدیل اطلاعات به صورتی دیگر و براساس رمزگذاری معین . |
encoder , coder |
کد پوشیده |
کدی که تبدیل به رمز شده باشد و معنای آن برای گیرنده غیر مجاز قابل درک نباشد . |
enciphered code |
کد گذار |
وضع کننده قواعدی برای انطباق عناصری از یک مجموعه بر عناصری از مجموعه دیگر و معمولا با تناظر یک به یک . |
coder |